سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سخنی از سخنان حکمت که مرد مؤمن می شنودـ و به آن عمل کند یا آن را بیاموزد ـ بهتر از عبادت یک سال است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

بسم الله الرحمن الرحیم

گروه فرهنگی مبلغان حضرت مهدی(عج) تخریب خانه امام زمان ، به دست مزدوران صهیونیست را بر تمامی شیعیان تسلیت عرض می کند

مولای من سکوت شیعه سکوت حضرت علی و صلح شیعه صلح امام حسن است .

پس قیامی حسینی کن

یا حسین

 



نویسنده: مبلغان مهدی | پنج شنبه 86 خرداد 24 ساعت 12:45 صبح |

حکومت موعود آخرالزمان و رجعت امام حسین (ع)

رجعت در لغت به معنی بازگشت و در اصطلاح گروهی از مومنان خالص و عده ای منافقان فاجر پیش از قیامت به این جهان است.اعتقاد به رجعت از باورهای مسلم و تردیدناپذیر شیعه است که بر آیات قرآن و احادیث معصومین علیه السلام استوار می باشد. (1)
قبل از بیان ادلّه رجعت بیان مى کنیم که اصلا چنین امرى ممکن است یا خیر؟
باید دانست که مسأله رجعت به جهان مادى با مسأله حیات مجدّد در روز رستاخیز کاملا مشابهت دارد. با این تفاوت که رجعت محدودتر بوده و قبل از قیامت به وقوع مى پیوندد; امّا در قیامت همه انسانها برانگیخته شده زندگى ابدى خود را آغاز مى کنند
.
بنا بر این کسانى که امکان حیات مجدّد را در روز رستاخیز پذیرفته اند، باید رجعت را که زندگى دوباره در این جهان است ممکن بدانند: و از آنجا که روى سخن ما با مسلمانان است و مسلمانان اعتقاد به معاد را از اصول شریعت خود مى دانند، به ناچار باید امکان رجعت را نیز بپذیرند.
معاد از نظر یک فرد مسلمان معاد جسمانى است، حال اگر چنین بازگشتى در آن مقطع زمانى (قیامت) مقرون به اشکال و مانع نباشد، طبعاً قبل از قیامت نیز اشکالى نخواهد داشت.

رجعت در دوران حکومت موعود آخرالزمان اتفاق خواهد افتاد و خداوند عده ای از مردگان را با همان اندام و صورتی که بودند زنده کرده و به دنیا برمی گرداند. به گروهی از آنان عزت می دهد و گروهی را ذلیل خواهد کرد و حق مظلومان را از ستم گران می گیرد. وقتی قائم قیام کرد خداوند همه اذیت کنندگان به مومنین را زنده می کند تا به مجازات دنیوی برسند و دادگری مومنان به ظهور می رسد (2)

دلایل عقلی اعتقاد به رجعت علامه سید محمدحسین طباطبایی(ره) در تفسیر شریف المیزان، ذیل تفسیر آیه 210-208 به مساله رجعت و اعتقاد شیعه بدان و نظر عقلی مخالفان آن اشاره کرده با دلایل عقلی به رد نظریه مخالفان می پردازد از جمله می گوید: چیزی که از قوه به فعلیت درآمده دیگر محال است بالقوه شود، مطلبی است صحیح ولیکن قبول نداریم که مساله مورد بحث ما از این باب باشد برای این که مورد فرض او با مورد فرض ما مختلف است، مورد فرض او کسی است که عمر طبیعی خود را کرده و به مرگ طبیعی از دنیا رفته باشد که برگشتن او به دنیا مستلزم آن امر محال است و اما مرگ ""اخترامی"" که عاملی غیرطبیی از قبیل قتل و یا مرض باعث آن شود. برگشتن انسان بعد از چنین مرگی به دنیا مستلزم هیچ محذور و اشکالی نیست چون ممکن است بعد از آن که به مرگ غیرطبیعی از دنیا رفته و در زمانی دیگر مستعد کمالی شود، که در زمانی غیر از زمان زندگی موجود و فراهم باشد و بعد از مردن دوباره زنده شود تا آن کمال را به دست آورد.و یا ممکن است اصل استعدادش مشروط باشد به این که مقداری در برزخ زندگی کرده باشد چنین کسی بعد از مردن و دیدن برزخ دارای آن استعداد می شود و دوباره بدنیا برمی گردد که آن کمال را به دست آورد که در هر یک از این دو فرض مساله رجعت و برگشتن به دنیا جایز است و مستلزم محذور محال نیست، این گفتاری خلاصه و فشرده بود درباره مساله رجعت.(3)

ادامه مطلب...

نویسنده: مبلغان مهدی | شنبه 85 اسفند 12 ساعت 11:42 عصر |
<      1   2